کایزن ( KAI + ZEN = KAIZEN ) ترکیبی دو کلمه ای از یک مفهوم ژاپنی است که تعریف آن تغییر به سمت بهتر شدن یا بهبود مستمر و تدریجی است. در واقع کایزن بر این فلسفه استوار است که برای ایجاد بهبود در سازمان ها لازم نیست به دنبال تغییرات انفجاری یا ناگهانی باشیم ، بلکه هر نوع بهبود یا اصلاح به شرط آنکه پیوسته و مداوم باشد، ارتقای بهره وری را در سازمان ها به ارمغان خواهد آورد؛ بهبود مستمر و تدریجی با بهره گیری از مشارکت کارکنان .
در نگاه کایزنی برای تحقق بهبود تدریجی و مستمر در سازمان ها باید سه اقدام اساسی زیر صورت بگیرد :
1. Muda کلیه فعالیت هایی که هزینه زا هستند ولی ارزشی تولید نمی کنند، باید حذف شوند .2. Muri فعالیت هایی که به شکلی در جای دیگری به صورت موازی انجام می شوند، با یکدیگر تلفیق شوند.
3. Mura آن دسته از فعالیت هایی که برای تکمیل و بهبود سطح کیفی خدمات لازمند، به فعالیت های سازمان افزوده شوند.
این حرکت یا نهضت MU3 اساس اقدامات کارگاه آموزشی گمبا کایزن ( کایزن عملی ) را تشکیل می دهد.
چتر مفهومی کایزن: هدف از تغییر، بهبود مستمر بهره وری سازمانی است از طریق:
1. ارتقای کارآئی efficiency
Doing things right (کارها را درست انجام دادن)
2. ارتقای اثر بخشی effectiveness
Doing right things (کارهای درست را انجام دادن )
3. بهبود بهره وری productivity
Doing right things right (کارهای درست را درست انجام دادن )
مراحل اجرای کایزن
1- انتخاب منطقه هدف
2- ایجاد و ساماندهی تیم کایزن
3- بررسی و جمع آوری اطلاعات در منطقه هدف با کمک اعضای گروه
4- آشنا کردن اعضای کارگاه آموزشی با مفاهیم و ابزارهای بهبود
5- توجیه کارکنان محل واقعی انجام کار
6- انجام نظام آراستگی 5S
7- شناسایی و فهرست کردن (مودا)
8- انجام تحلیل علل رویداد اتلاف در ناحیه نمونه و ارایه راه حلهایی با استفاده از کار گروهی
9- انتخاب اتلافهایی که راه حل های عملی تری دارند
10- انجام سریع هر نوع تغییر فیزیکی در آرایش ناحیه نمونه
11- استاندارد کردن بهبود انجام گرفته.
12- اطلاع رسانی موفقیت حاصله به سایر همکاران
13- رفتن به سراغ مشکل بعدی
اصول بیست گانه مدیریت در کایزن
1- نگویید چرا این کار انجام نمی شود. فکر کنید چگونه می توانید آن را انجام دهید.
2- در مورد مشکل به وجود آمده نگرانی به خود راه ندهید. همین الان برای رفع آن اقدام نمایید.
3- از وضعیت موجود راضی نباشید. باور داشته باشید که همیشه راه بهتری هم وجود دارد.
4- اگر مرتکب اشتباه شدید ، بلافاصله در صدد رفع اشتباه برآیید.
5- برای تحقق هدف به دنبال کمال مطلوب نگردید. اگر 60% از تحقق هدف اطمینان دارید دست بکار شوید.
6- برای پی بردن به ریشه مشکلات 5 بار بپرسید چرا؟
7- گمبا محل واقعی رویداد خطاست . سعی نکنید از دفتر کار خود مشکلات محیط را حل کنید.
8- همیشه برای حل مشکل از داده و اطلاعات کمی و به روز استفاده کنید.
9- برای حل مشکل بلافاصله به دنبال هزینه کردن نباشید. بلکه از خرد خود استفاده کنید. اگر عقلتان به جایی نمی رسد، آن را در همکارانتان بجویید و از خرد جمعی استفاده کنید.
10- هیچ وقت جزئیات و نکات ریز مسئله را فراموش نکنید. ریشه بسیاری از مشکلات بزرگ همین نکات ریز است.
11- حمایت مدیریت ارشد منحصر به قول و کلام نیست. مدیریت باید حضور مشهود و ملموس داشته باشد.
12- برای حل مسائل هر جا که امکان آن وجود دارد از واگذاری اختیار به زیردستان ابا نکنید.
13- هیچ وقت به دنبال مقصر نگردید. هیچ گاه عجولانه قضاوت نکنید.
14- مدیریت دیداری و انتقال اطلاعات بهترین ابزار برای حل مسئله به صورت گروهی است.
15- ارتباط یک طرفه دستوری از بالا به پایین مشکلات سازمان را پیچیده تر میکند. مدیریت ارشد باید با لایه های پایین تر سازمان ارتباط دو جانبه داشته باشد.
16- انسانها توانایی های فراوانی دارند. از الگوهای چند مهارتی و غنی سازی شغلی برای شکوفا شدن آنها استفاده کنید.
17- تنها فعالیت هایی را انجام دهید که برای سازمان شما ارزش افزوده ایجاد می کنند.
18- فراموش نکنید که 5S ، پایه و بنیان ایجاد محصولی با کیفیت است.
19- بر اساس الگوهای کار گروهی ، مسائل محیط کارتان را حل کنید.
20- حذف مودا ( اتلاف) فرآیندی پایان ناپذیر است. هیچ وقت از این کار خسته نشوید.