پایگاه دانش مدیریت بهره وری

مرکز نشر اطلاعات کاربردی مهندسی صنایع و مدیریت

پایگاه دانش مدیریت بهره وری

مرکز نشر اطلاعات کاربردی مهندسی صنایع و مدیریت

این پایگاه علمی با هدف آموزش مفاهیم علمی و کاربردی مهندسی صنایع و مدیریت، به زبانی شیوا و ساده برای مهندسان، مدیران، دانشجویان و فارغ التحصیلان مهندسی صنایع و مدیریت و تمامی هموطنان عزیز و علاقمندان به علم و هنر مدیریت و مهندسی صنایع راه اندازی شده است. امید است مطالب ارایه شده در این پایگاه علمی، مفید فایده واقع شود و بتواند سهمی هرچند اندک در توسعه و بالندگی کشور عزیزمان بردارد. شما می توانید با اعلام و ارسال نظرات ارزشمند خود، در پربارتر شدن محتوای این پایگاه سهیم باشید.
email: kheradmand.aut@gmail.com

پیوندها

کایزن ( KAI + ZEN = KAIZEN ) ترکیبی دو کلمه ای از یک مفهوم ژاپنی است که تعریف آن تغییر به سمت بهتر شدن یا بهبود مستمر و تدریجی است. در واقع کایزن بر این فلسفه استوار است که برای ایجاد بهبود در سازمان ها لازم نیست به دنبال تغییرات انفجاری یا ناگهانی باشیم ، بلکه هر نوع بهبود یا اصلاح به شرط آنکه پیوسته و مداوم باشد، ارتقای بهره وری را در سازمان ها به ارمغان خواهد آورد؛ بهبود مستمر و تدریجی با بهره گیری از مشارکت کارکنان .

در نگاه کایزنی برای تحقق بهبود تدریجی و مستمر در سازمان ها باید سه اقدام اساسی زیر صورت بگیرد :

1.   Muda  کلیه فعالیت هایی که هزینه زا هستند ولی ارزشی تولید نمی کنند، باید حذف شوند .
2.  
Muri  فعالیت هایی که به شکلی در جای دیگری به صورت موازی انجام می شوند، با یکدیگر تلفیق شوند.
3.  
Mura  آن دسته از فعالیت هایی که برای تکمیل و بهبود سطح کیفی خدمات لازمند، به فعالیت های سازمان افزوده شوند.

این حرکت یا نهضت MU3 اساس اقدامات کارگاه آموزشی گمبا کایزن ( کایزن عملی ) را تشکیل می دهد.


چتر مفهومی کایزن: هدف از تغییر، بهبود مستمر بهره وری سازمانی است از طریق:

—    1. ارتقای کارآئی efficiency

Doing things right (کارها را درست انجام دادن)

—    2. ارتقای اثر بخشی effectiveness  

Doing right things  (کارهای درست را انجام دادن )

—    3. بهبود بهره وری productivity

Doing right things right (کارهای درست را درست انجام دادن )

 

مراحل اجرای کایزن

1-  انتخاب منطقه هدف

2-  ایجاد و ساماندهی تیم کایزن

3- بررسی و جمع آوری اطلاعات در منطقه هدف با کمک اعضای گروه

4- آشنا کردن اعضای کارگاه آموزشی با مفاهیم و ابزارهای بهبود

5- توجیه کارکنان محل واقعی انجام کار

6- انجام نظام آراستگی 5S

7- شناسایی و فهرست  کردن (مودا)

8- انجام تحلیل علل رویداد اتلاف در ناحیه نمونه و ارایه راه حلهایی با استفاده از کار گروهی

9- انتخاب اتلافهایی که راه حل های عملی تری دارند

10- انجام سریع  هر نوع تغییر فیزیکی در آرایش ناحیه نمونه

11- استاندارد کردن بهبود انجام گرفته.

12- اطلاع رسانی موفقیت حاصله به سایر همکاران

13- رفتن به سراغ مشکل بعدی


اصول بیست گانه مدیریت در کایزن

 1- نگویید چرا این کار انجام نمی شود. فکر کنید چگونه می توانید آن را انجام دهید.

2- در مورد مشکل به وجود آمده نگرانی به خود راه ندهید. همین الان برای رفع آن اقدام نمایید.

3- از وضعیت موجود راضی نباشید. باور داشته باشید که همیشه راه بهتری هم وجود دارد.

4- اگر مرتکب اشتباه شدید ، بلافاصله در صدد رفع اشتباه برآیید.

5- برای تحقق هدف به دنبال کمال مطلوب نگردید. اگر 60% از تحقق هدف اطمینان دارید دست بکار شوید.

6- برای پی بردن به ریشه مشکلات 5 بار بپرسید چرا؟

7- گمبا محل واقعی رویداد خطاست . سعی نکنید از دفتر کار خود مشکلات محیط را حل کنید.

8- همیشه برای حل مشکل از داده و اطلاعات کمی و به روز استفاده کنید.

9- برای حل مشکل بلافاصله به دنبال هزینه کردن نباشید. بلکه از خرد خود استفاده کنید. اگر عقلتان به جایی نمی رسد، آن را در همکارانتان بجویید و از خرد جمعی استفاده کنید.

10- هیچ وقت جزئیات و نکات ریز مسئله را فراموش نکنید. ریشه بسیاری از مشکلات بزرگ همین نکات ریز است.

11- حمایت مدیریت ارشد منحصر به قول و کلام نیست. مدیریت باید حضور مشهود و ملموس داشته باشد.

12- برای حل مسائل هر جا که امکان آن وجود دارد از واگذاری اختیار به زیردستان ابا نکنید.

13- هیچ وقت به دنبال مقصر نگردید. هیچ گاه عجولانه قضاوت نکنید.

14- مدیریت دیداری و انتقال اطلاعات بهترین ابزار برای حل مسئله به صورت گروهی است.

15- ارتباط یک طرفه دستوری از بالا به پایین مشکلات سازمان را پیچیده تر میکند. مدیریت ارشد باید با لایه های پایین تر سازمان ارتباط دو جانبه داشته باشد.

16- انسانها توانایی های فراوانی دارند. از الگوهای چند مهارتی و غنی سازی شغلی برای شکوفا شدن آنها استفاده کنید.

17- تنها فعالیت هایی را انجام دهید که برای سازمان شما ارزش افزوده ایجاد می کنند.

18- فراموش نکنید که 5S ، پایه و بنیان ایجاد محصولی با کیفیت است.

19- بر اساس الگوهای کار گروهی ، مسائل محیط کارتان را حل کنید.

20- حذف مودا ( اتلاف) فرآیندی پایان ناپذیر است. هیچ وقت از این کار خسته نشوید.

 

با یادگیری و بکارگیری 40 اصل TRIZ ، میتوان مسائل را ریشه یابی و نسبت به ارائه راه حل مناسب اقدام نمود.

   TRIZ  به معنی  حل خلاقانه مساله می باشد و برگرفته از حروف اول کلمات در عبارت روسی :

 (Teoriya Resheniya Izobrototelskikh Zadatch) می‌باشد . این دانش در سراسر جهان تحت عنوان TRIZ شناخته می‌شود.

آلتشولر ، مخترع دانش TRIZ این حقیقت را ثابت کرد که تمام اختراعات و نوآوری های بشر ، محصول 40 اصل اساسی و مهم می باشد که ذیلا بشرح آنها می پردازیم.

 

تاریخچه دانش TRIZ

شالوده‌ دانش TRIZ از سال 1946 توسط گنریچ آلتشولر بر اساس نتایج حاصل از مطالعه اختراعات مختلف پایه‌گذاری شد .

آلتشولر که به پدر TRIZ شهرت دارد، در سال 1926 در روسیه متولد شد؛ وی که از همان دوران نوجوانی نسبت به ابداعات و اختراعات کنجکاوی و علاقه خاصی داشت و اولین اختراع خود را در سن چهارده سالگی انجام داد، در اداره ثبت اختراعات مشغول به کار شد .

کار او کمک به مخترعین برای ثبت اختراعاتشان بود ؛ او در حین کار، گاهی به حل مسائل فنی آنان کمک می‌کرد. در این دوره بود که او دریافت حل مسائل فنی که منجر به اختراع و نوآوری می‌شود، به اصول و روشهایی فراتر از تکنیکهای خلاقیت شناخته‌شده تا آن هنگام نیاز دارد . آلتشولر در طی مطالعات خود به این نتیجه مهم رسید که:

یک نظریه اختراع بایستی دارای چند ویژگی اصلی باشد :

1- شامل یک فرایند گام‌به‌گام و نظام‌یافته باشد .

2- بتواند از میان گستره‌ای از راه‌حلها ، مستقیما به بهترین راه‌حل (راه‌حل ایده‌آل یا کمال) منجر گردد .

3- دارای ویژگی تکرارپذیری باشد .

4- بتواند ساختاری برای دانش ابداع ارائه نماید .

آلتشولر با بررسی بیش از 36000 اختراع و اکتشاف به این نتیجه رسید که بیش از 99% این اختراعات با استفاده از 40 اصل  رخ داده اند.

البته این خلاقیت و نوآوری فوق‌العاده مهم آلتشولر متاسفانه همانند بسیار از کشفیات و اختراعات کوچک و بزرگ تاریخ در ابتدا درک نشده و با انواع مخالفتها ، مقاومتها و بی‌مهری‌های تاسف‌برانگیز (آنچه که در خلاقیت‌شناسی تحت عنوان اینرسی خلاقیت  و نوآوری نامیده می‌شود) مواجه شد و آلتشولر همانند بسیاری از دانشمندان و مخترعین سختیها و مرارتهای بسیار زیادی را متحمل گردید.

به دلیل بی‌توجهی‌ها و مخالفتها در آن زمان با آلت شولر و به زندان افتادن وی به دلیل اختراعات و کشف بسیاری از اسرار ،  وی نتوانست به خوبی در روسیه ایفای نقش نماید اما پس از پایان جنگ جهانی دوم، وی به آمریکا مهاجرت نمود و در امر اختراعات و نوآوری در کشور آمریکا ادامه فعالیت داد.

بزرگترین خلاقیت و نوآوری آلتشولر به عنوان یک دانشمند علوم و مهندسی ، یک دانشمند خلاقیت‌شناس و نیز به عنوان یک مخترع ، خلاقیت و نوآوری او درباره خود موضوع خلاقیت و نوآوری بود .

آلتشولر به عنوان مخترع فنون اختراع و پایه‌گذار دانش TRIZ ، با تلاش و پشتکار بسیار زیاد به مدت پنجاه‌ودو سال در راستای رشد و توسعه آن کوشید و یکی از اصلی‌ترین و موثرترین بنیانگذاران علم خلاقیت‌شناسی و از بزرگترین دانشمندان قرن بیستم محسوب می‌شود (آلتشولر در سال 1998 در آمریکا از دنیا رفت). نقش و اهمیت نظریه TRIZ شاهکار علمی آلتشولر به قدریست که از جنبه‌ای می‌تواند در ردیف نظریه‌های علمی بزرگی مانند نظریه کوانتومی و نظریه نسبیت قرار گیرد و آلتشولر را با دانشمندان بزرگی مانند پلانک ، انیشتین ، شرودینگر ، پیاژه و پائولینگ همسنگ نماید .

 

آلتشولر:  برای حل مشکلات، فقط ۴۰ راه حل خلاقانه از طریق TRIZ وجود دارد!


 40 اصل  (TRIZ) عبارتند از:

اصل ۱ تفکیک کردن (Segmentation)
این اصل، جسم را به اندازه های کوچکتر تقسیم می کند:

الف.  جسم را به اجزای جدا و مستقل از هم تقسیم کنید.
ب.  جسم را به صورت قطعه قطعه به چند بخش تقسیم کنید. (برای سوار و پیاده کردن راحتتر قسمت های آن).
ج.  میزان قطعه قطعه بودن و تقسیم پذیری جسم را افزایش دهید.

مثال : تفکیک و تقسیم شدن تسمه نقاله برای کارایی بیشتر

اصل ۲ استخراج  (Extraction)
این اصل، مشخصه مزاحم را از سیستم جدا نموده و اقدام اصلاحی را تعریف می کند:
الف.  حذف و یا جدا کردن مشخصه ، ویژگی، یا قطعه مزاحم و آسیب رسان یک جسم
ب.  تنها مشخصه یا قطعه لازم و یا قسمت مفید و ضروری یک جسم را جدا کنید.

مثال ۱: استفاده از نوار آموزشی یک سمینار بجای رفتن به خود سمینار برای صرفه جویی در هزینه های آموزش ( جدا کردن قسمت مفید که همان مطالب ارائه شده در نوار آموزشی است که تنها مشخصه لازم است).

مثال ۲ : استفاده از مترسک بجای آدم برای فراری دادن پرندگان از مزارع.

اصل ۳ کیفیت موضعی (Local Quality)
این اصل ، اجسام را ناهمگن می سازد:
الف.  انتقال از سا ختار همگن و یکنواخت یک جسم یا محیط خارجی  عملکرد بیرونی ، به سوی ساختار ناهمگن ، چندگونه و پراکنده.
ب.  اجرای مختلف جسم را به انجام کارکردهای مختلف وا دارید.
ج.  هر قسمت از جسم را، در شرایطی که عملکرد آن مطلوبتر است قرار دهید.

مثال ۱: مداد پاک کن: یک طرف آن برای نوشتن و یک طرف دیگر برای پاک کردن لذا هر طرف آن از کیفیت موضعی مختلفی برخوردار ست.

مثال ۲: چکش دوسر که از یک طرف آن برای کوباندن میخ و از طرف دیگر آن برای کشیدن میخ استفاده می شود.

اصل ۴ عدم تقارن  (Asymmetry)
این اصل، اجسام را نا متقارن می سازد:
الف.  فرم تقارن یک جسم را با فرم نامتقارن آن جایگزین کنید و تقارن آنرا برهم زنید.
ب.  اگر جسم موجود نامتقارن است میزان عدم تقارن آن را افزایش دهید.

مثال ۱: کلیدها معمولا غیر متقارن و غیر شبیه بهم هستند.

مثال ۲: پلاک سه شاخه ای برق برای رعایت سیم فاز و نول بصورت غیر متقارن است تا فقط از یک طریق در پریز مربوطه وارد شود.

مثال ۳ : عینک هم از نظر افقی غیر متقارن هست و هم از نظر نوع عدسی متناسب با هر چشم و احتمالاْ با کانونهای نوری متفاوت است.

اصل ۵ ترکیب کردن یا ادغام کردن (Merging)
این اصل، اجسام را در مکان و زمان ترکیب می نماید:

الف.  اجسام مشابه یا اجسامی را که برای انجام عملکردهای پیاپی در نظر گرفته شده اند به صورت مکانی با یکدیگر ترکیب کنید(ترکیب مکانی).
ب.  عملکردهای مشابه یا پیاپی را به صورت زمانی با یکدیگر ترکیب کنید(ترکیب زمانی).

مثال ۱ : ترکیب آب گرم و سرد توسط شیرهای ترکیبی.

مثال ۲ : استفاده از کاتریج رنگی در پرینتر برای ترکیب رنگها.

اصل ۶ عمومیت دادن (Universality)
این اصل ، مسئله را برای حالت عمومی حل نموده و در موارد خاص استفاده می کند.
یک جسم می تواند چندین وظیفه مختلف را انجام دهد؛ بنابر این عناصر دیگر را می توان حذف کرد.

مثال ۱ : چاقوی ارتشی سوئیسی ( چند کاره)

مثال۲: آچار فرانسه که با تغیر اندازه آن میتوان برای باز و بسته کردن پیچ های مختلف از آن استفاده کرد.



اصل ۷ تو در تو بودن یا  آشیانه دادن (Nesting)
این اصل، اجسام را تو در تو می سازد.
الف.  جسمی را داخل جسم دوم و جسم دوم را نیز داخل جسم سوم قرار دهید.
ب.  جسمی از داخل حفره ای در جسم دیگر عبور دهید.
مثال ۱ : آنتن‌های تلسکوپی و تو‌درتو

مثال۲ : متر اندازه‌گیری

مثال۳ : عروسک های روسی تو‌درتو

مثال ۴: میز و صندلی های در هم

مثال ۵: ظروف و وسایل آشپزخانه تو‌درتو


اصل ۸ عامل تعادل و توازن (Anti – Weight)

این اصل، وزن اجسام را با نیروهای ایرودینامیکی و هیدرولیکی جبران می سازد.
الف.  وزن جسم را به وسیله اتصال دادن آن با جسم دیگری که دارای نیروی بالا برنده است، جبران کنید.
ب.  وزن جسم را به وسیله نیروهای آیرودینامیکی یا هیدرودینامیکی که از محیط خارج بر آن وارد می شوند ، جبران کنید.

مثال ۱: کیسه هوا ( آبدان ) ماهی برای حفظ تعادل آن در آب

مثال ۲: بال عقب ماشین‌های مسابقه‌ای برای حفظ تعادن آنها در سرعت‌های بالا

اصول ۹ و ۱۰ و ۱۱ تشابه ها و تفاوتهایی با هم دارند که هرسه را در کنار هم به شرح زیر توضیح میدهیم:

اصل ۹ عکس العمل مقدماتی یا واکسیناسیون (Prior Counteraction)
این اصل ، پیش بینی عکس العملهای بعدی سیستم و مقابله پیشاپیش با آن را میسر می سازد. در این استراتژی ، در صورتی که یک عمل آثار جانبی داشته باشد با جنبه های منفی آن از قبل مقابله وتنش زدایی می شود:
الف.  در صورتی که لازم است عملکردی انجام شود، مقابله پیشاپیش نسبت به آن را مد نظر داشته باشید.
ب.  در صورتی که لازم است جسمی تحت کشش باشد، کشش متضاد آن را پیشاپیش مد نظر داشته باشید.
مثال: لباس قلعی ضد اشعه X


اصل ۱۰ اقدامات اولیه (Prior Action)

این اصل، برآورده نمودن نیازهای لازم آتی و اجرای تغییرات در یک سیستم قبل از نیاز به آن را میسر می سازد.
الف.  کنش مورد نیاز را به صورت کلی و جزئی، پیشاپیش انجام دهید.
ب.  به اجسام طوری نظم بدهید که بدون اتلاف وقت در زمانی که منتظر کنش هستند، وارد عمل شوند.
مثال1 : دیوارهای پیش ساخته

مثال2 : مرغ پرکنده و از قبل آماده شده


اصل ۱۱ - حفاظت پیشدستانه (Before Hand Cushioning)

این اصل، قابلیت اطمینان پایین یک جسم را با یک حرکت خنثی کننده جبران می نماید.
الفعدم اعتماد و قابلیت اطمینان نسبتا پایین یک جسم را با یک حرکت خنثی کننده، پیشاپیش جبران کنید ، تا احتیاطاً در صورت بروز مشکل اقدامات فوریتی از قبل تدارک شده باشند.

**
 فرق اصل ۹ و ۱۱ در این است که در اصل ۹ مقابله ها از پیش انجام می شوند تا اتفاق نامطلوبی رخ ندهد، ولی در اصل ۱۱ در فکر آن هستیم که چنانچه این اتفاق نامطلوب رخ داد چه تمهیداتی از قبل تدارک ببینیم تا جلو صدمات آن گرفته شود.

اصل ۱۲ هم ظرفیت کردن (Equipotentiality)
در این اصل، بالا و پایین کردن جسم لازم نیست. شرایط کار را طوری تغییر دهید که لازم نباشد جسمی برداشته، بالا رفته یا پایین بیاید. این اصل به کاهش تغییرات در یک مجموعه  تقلیل تفاوت ها و برقراری عدالت اجتماعی در مجموعه های  انسانی  نیز مربوط می شود.
مثال : استفاده از قفل کانل برای حر کت کشتی از یک سطح به سطح دیگر.


اصل ۱۳ معکوس کردن(Inversion)

این اصل، در جهت انجام اقدامات و روشهایی برخلاف روش معمول است و عملکرد سیستم و محیط را معکوس می نماید.
الف.  به جای عملکردی که توسط مشخصات مساله تحمیل شده عملکرد مخالف آن را به کار گیریم. مثلاً سرد کردن بجای گرم کردن
ب.  شئ را به یک قطعه متحرک تبدیل کنید، یا اینکه قطعات غیر متحرک را متحرک ساخته و محیط خارج را غیر متحرک نماید.
ج.  جسم را وارونه کنید.

اصل ۱۴ انحنا دادن (Spheroidality)
این اصل، قطعات مسطح و خطی را با قطعات گرد و کروی جایگزین می نماید:
الف.  منحنی را جایگزین خط کنید.سطوح صاف را با سطوح منحنی و شکل های مکعبی را با شکل های کروی عوض کنید.
ب.  از غلتکها، توپی یا کره و مارپیچها استفاده کنید.
ج.  حرکت چرخشی را جایگزین حرکت خطی کنید.از نیروی گریز از مرکز استفاده کنید.

اصل ۱۵ - پویایی و انعطاف پذیری (Dynamicity)
این اصل، مشخصات سیستم یا محیط ثابت و غیر متحرک را پویا می کند تا به راه حل بهتری برسد:
الفمشخصات جسم یا محیط خارج را به گونه ای بسازید که برای عملکرد بهینه، عملیات در هر مرحله به طور خودکار تنظیم شود.به عبارت دیگر باید تغییرات کوچکی در ویژگی های یک جسم یا محیط خارجی در جهت ایجاد حداکثر کارایی در هر مرحله از عملیات داده شود.
ب.  جسم را به عناصری تقسیم کنید که بتوانند به صورت مرتبط با هم، موقعیت خود را تغییر دهند.
ج.  در صورتی که جسمی غیر قابل حرکت است، آن را متحرک کنید.آن را از داخل قابل تغییر کنید.
مثال : صندلی تا شو

اصل ۱۶ - عملکرد ناقص یا جزیی بیش از حد (Partial – Overdone or Excessive Action)
این اصل، با دستیابی به کمی کمتر و یا کمی بیشتر از مقدار مورد نظر کار را ساده تر و کم خرج تر انجام می دهد؛ زیرا دستیابی به 100 % یک چیز هم نیاز به دقت بالا و هم صرف وقت و هزینه بیشتر دارد. اگر به دست آوردن صد در صد یک اثر دلخواه و مطلوب مشکل است، برای ساده سازی مساله مقداری کمتر یا بیشتر از آن را به دست آورید. به عبارت دیگر، دو راه برای حل یک مسئله وجود دارد : اول اینکه آنرا بیش از حد لازم  مازاد بر نیاز انجام دهیم و دوم ، کمتر از حد لازم بطور ناقص و جزیی آنرا انجام دهیم.


اصل ۱۷ حرکت به بعدی جدید (Moving to a New Dimension)
این اصل، حرکت دو بعدی و چند بعدی را بجای تک بعدی میسر می سازد:
الف  انتقال حرکت یک بعدی، با جایگزینی جسم یک بعدی با دو بعدی، سه بعدی و غیره.
ب.  به جای آرایش اجسام در یک لایه، آرایشی چند لایه ای و چند سطحی را به کار ببرید.
ج.  کاهش ابعاد یک جسم یا قرار دادن آن به پهلو.
د.  بهره گیری از طرف مقابل سطح مورد استفاده.
هـ.  تصاویر را بر روی سطوح مجاور یا عقب جسم بیاندازید.



اصل ۱۸ - لرزش مکانیکی (Mechanical Vibration)
این اصل، جسم را به ارتعاش وا می دارد:
الف.  جسم را به ارتعاش وا دارید و از نوسان آن استفاده کنید.
ب.  اگر جسم در حال نوسان است، فرکانس آن را تا حد مافوق صوت افزایش دهید.
ج.  از تشدید فرکانس استفاده کنید.
د.  به جای ارتعاشات مکانیکی از ارتعاشات پیزو استفاده کنید.
ه.  ارتعاشات مافوق صوت و میدان الکترومغناطیسی را با هم به کار بگیرید.


اصل ۱۹ عمل تناوبی (Periodic Action)
در این اصل، می توان بجای عملکرد مستمر به دنبال عملکرد دوره ای بود:
الف.  به جای عملکرد مستمر و متوالی از یک عملکرد دوره ای  ضربه ای یا پالس دار  استفاده کنید.
ب.  در صورتیکه یک عملکرد هم اکنون دوره ای است، فرکانس یا بسامد آن را عوض کنید.
ج.  از وقفه ها و توقف های بین ضرب هها یا ضربان ها، عملکرد اضافی تولید کنید.


اصل ۲۰ تداوم عملکرد مفید (Continuity of Useful Action)
این اصل، توقفات عملکرد را حذف می کند:
الف  عملکرد را بدون توقف به انجام برسانید، در این حال باید تمام قطعات جسم به طور مستمر ، بی وقفه و با ظرفیت کامل، در حال کار باشند.
ب.  حرکت های بیهوده، زاید و واسطه ای را حذف کنید.
ج.  حرکت چرخشی را جایگزین حرکت عقب و جلو کنید.

اصل ۲۱ - حمله سریع (Rushing Through)
این اصل، عملکرد را با سرعت بسیار بالا به اتمام می رساند. عملیات مضّر و عملکرد زیان بار یا خطرناک را با سرعت بسیار بالا به انجام برسانید. این اصل از دو بخش تشکیل شده است:
-
اول اجرای عملیات خاص با سرعت بالا یا با سرعت نور برای جلوگیری از آثار منفی بالقوه
-
دوم اجرای اصلاحات لازم بر عملیاتی که مخاطرات و ریسک بالایی بر آنها مترتب است.

اصل ۲۲ - تبدیل ضرر به منفعت (Convert Harm into Benefit)
این اصل، از یک عمل زیان بار برای بدست آوردن یک اثر مثبت استفاده می نماید.

الف.  یک اثر زیان بار خصوصاً یک عامل زیان بار محیطی را برای به دست آوردن یک اثر مثبت به کار بگیرید.
ب.  با ترکیب یک عامل زیان بار با یک عامل زیان بار دیگر، آن را از میان بردارید.
ج.  مقدار کنش زیان بار یا درجه عمل مضر را آنقدر افزایش دهید تا از حالت مضر بودن خارج شود.

اصل ۲۳ - باز خورد (Feed Back)
از اصل بازخورد برای جبران فرایند استفاده می نماییم:
الف.  بازخورد را ارائه کنید.
ب.  در صورتی که بازخورد هم اکنون موجود است، آن را تغییر و یا معکوس کنید.

اصل ۲۴ -   واسطه (Mediator)
در این اصل، برای اجرای یک عملکرد از یک جسم ، یک سیستم و یا یک فرایند واسطه ای برای دستیابی به نتیجه مطلوب استفاده می کنیم:
الف.  از یک جسم واسطه برای انتقال یا انجام یک کار استفاده کنید.
ب.  جسم اصلی را موقتاً به جسم دیگری که جدا کردن و یا حذف کردن آن آسان است، متصل کنید.

اصل ۲۵ -  خدمت دهی به خود (Self Service)
این اصل، کاری می کند تا سیستم خودش نیازهای خودش را بر طرف نماید:
الف.  کاری کنید که شئ مورد نظر کار های خدماتی، عملیات تکمیلی یا تعمیرات خود را، خود انجام دهد.
ب.  از مواد و انرژی تلف شده استفاده کنید.

اصل ۲۶ - نسخه برداری (Copying)
این اصل، از کپی ساده بجای ساختار پیچیده استفاده می کند:
الفبه جای استفاده از جسمی که ساختار پیچیده دارد، گر ان قیمت و حساس است و کار با آن راحت نیست و گاهی غیر قابل دسترس است، از کپی ساده شده و ارزان قیمت آن استفاده کنید.
ب.  یک جسم یا سیستمی متشکل از چند جسم را با کپی و یا تصاویر اپتیکی آن تعویض کنید برای کوچک و بزرگ کردن تصویر می توانید از یک مقیاس استفاده کنید.
ج.  در صورتی که از کپی های اپتیکی با نور معمولی و قابل رویت استفاده میکنید آنها را با نوع مادون قرمز یا ماورای بنفش تعویض کنید.


اصل ۲۷ - جنس ارزان قیمت و کم دوام (Cheap & Short Living Object)

این اصل، از جسم ارزان با عمر کم بجای جسم گران و با دوام استفاده می کند. یک جسم گران قیمت را با مجموع های از اجسام ارزان قیمت تعویض کرده و از برخی مشخصات (مثل عمر بالای دستگاه) چشم پوشی و یا توافق کنید.


اصل ۲۸ - جایگزینی سیستم مکانیکی (Mechanics Substitution)

این اصل، سیستم مکانیکی را کنار می گذارد و سیستم های نوری و غیره استفاده می کند.
الف.  سیستم مکانیکی را با یک سیستم نوری، حرارتی، صوتی یا بویایی تعویض کنید.
ب.  از میدانهای الکترونیکی، مغناطیسی یا الکترو مغناطیسی برای اثر گذاری بر جسم استفاده کنید.
ج.  میدانهای زیر را تعویض کنید:
-
پایدار با متحرک
-
ثابت با متغیر که در تمام مدت عوض می شود.
-
شانس و اتفاقی با ساختار یافته.
د.  یک میدان را به همراه ذرات فرو مغناطیس به کار ببرید.


اصل ۲۹ - استفاده از ساختار پنوماتیک یا هیدرو لیک (Use a Pneumatic or Hydraulic Construction)

این اصل، قطعات جامد را با مایع و گاز عوض می نماید. قطعات جامد یک جسم را با مایع یا گاز تعویض کنید این قطعات برای باد شدن می توانند از هوا یا آب استفاده کنند، همچنین می توانید بالشتکهای بادی یا هیدرواستاتیک را به کار بگیرید.


اصل ۳۰ - غشاء یا پرده های انعطاف پذیر (Flexible Shells and Thin Films)

این اصل، از لایه های نازک استفاده می کند.
الف.  ساختار معمول را با غشای انعطاف پذیر و پرده های نازک تعویض کنید.
ب.  یک جسم را به وسیله لایه ها و پرده های نازک یا غشای ظریف از محیط خارج آن جدا کنید.


اصل ۳۱ استفاده از مواد متخلخل (Use of Porous Material)
این اصل، از اجزای متخلخل استفاده می کند:
الف.  جسم را متخلخل نموده یا از اجرای متخلخل تکمیلی استفاده کنید به صورت محتویات داخلی، الحاقی ، پوششی یا روکش و غیره
ب.  در صورتی که جسم از پیش متخلخل است، حفره ها یا خلل و فرج را پیشاپیش با ماده ای پر کنید.


اصل ۳۲ - تعویض رنگ (Change Color)
این اصل، رنگ سیستم یا محیط را تغییر می دهد:

الف.  رنگ جسم یا محیط اطراف آن را تغییر دهید.
ب.  میزان شفافیت جسم یا محیط اطراف آن را تغییر دهید.
ج.  به منظور مشاهده بهتر ا جسام یا اشیایی که دیدن آنها مشکل است، از مواد افزودنی رنگین استفاده کنید.
د.  در صورتی که هم اکنون از چنین مواد افزودنی استفاده می شود، از درخشان کننده ها یا اجزای ردیاب استفاده کنید.
مثال: شیشه الکترو کرومیک ( تغییر رنگ بر اساس تابش نور)

اصل ۳۳ - همگن کردن (Homogeneity)
این اصل، اجسام را از جنس محیط تعریف می کند. کاری کنید که اجسام مرتبط با جسم اصلی از همان مواد و جنس خود، یا جنسی با رفتار مشابه جنس خود، تعامل داشته باشند.


اصل ۳۴ - مردود کردن و بازسازی (Rejecting and Regenerating Parts)
این اصل، اجزای استفاده شده را از سیستم جدا می کند:

الف.پس از تکمیل یک عملکرد و یا بی استفاده شدن یک جزء از جسم، آن را دور انداخته یا تغییر دهید  مثلا آن را تخریب یا حل کنید یا بخار نمایید  و یا در ضمن روند کار ، اصلاح یا دوباره تولید کنید.
ب. هر قطعه استفاده شده جسم را سریعاً بازسازی کنید.


اصل ۳۵ - تغییر خواص فیزیکی و شیمیایی یک جسم  (Parameter Change)
این اصل، چگالی، دما و سایر مشخصات را تغییر می دهد:
الف.  حالت فیزیکی سیستم را تغییر دهید.
ب.  غلظت ، تراکم یا چگالی را تغییر دهید.
ج.  درجه انعطاف پذیری را تغییر دهید.
د.  حجم یا دما را تغییر دهید.

اصل ۳۶ تغییر یا انتقال فاز (Phase Transition)
این اصل، تغییر فاز در ماده را جهت بهتر شدن استفاده می کند. استفاده از پدیده تغییر فاز  مثلاً تغییر در حجم، آزادسازی یا جذب گرما یا انرژی و غیر ه


اصل ۳۷ - انبساط حرارتی (Thermal Expansion)
این اصل، از سرما و گرما برای انقباض و انبساط استفاده می کند:
الف.  از مزایای انبساط  انقباض  یک ماده به کمک حرارت سرما استفاده کنید.
ب.  از مواد متفاوت با ضرایب انبساط حرارتی متفاوت بهره بگیرید.

اصل ۳۸ استفاده از اکسیدکننده های قوی (Use strong Oxidizers)
این اصل، از موادی برای انجام بهتر و سریعتر فرآیند استفاده می نماید:
الف.  هوای غنی شده یا اکسیژن دار را جایگزین هوای معمولی محصور شده کنید.
ب.  اکسیژن خالص را جایگزین هوای غنی شده یا اکسیژن دار کنید.
ج.  در داخل اکسیژن یا هوا، ماده را در معرض اشعه یونیزه کننده قرار دهید و از اکسیژن یونیزه شده بجای اکسیژن خالص استفاده کنید.
د.  اکسیژن اوزون را جایگزین اکسیژن یونیزه شده کنید.
ه.  جایگزینی اکسیژن تک اتمی به جای اوزون.

اصل ۳۹ محیط بی اثر (Inert Environment)
این اصل، سیستم را از محیط معمول خارج و در محیط بی اثر می گذارد:
الف.  محیط خنثی و بی اثر را جایگزین محیط عادی و معمولی کنید.
ب.  یک ماده خنثی کننده به جسم وارد کنید
ج.  فرایند را در خلا به انجام برسانید.


اصل ۴۰ مواد مرکب (Composite Material)
این اصل، ماده همگن را با ماده مرکب جایگزین می کند. مواد مرکب از چندین عنصر متفاوت را جایگزین یک ماده همگن و تک عنصر کنید.

 

 
 

مهندسی معکوس Reverse Engineering   فرایند کشف اصول تکنولوژیکی یک دستگاه، شیئ یا یک سیستم، با بررسی موشکافانه محصول از انتها تا ابتدای آن می‌باشد که از طریق تجزیه و تحلیل ساختار و عملکرد آن حاصل می‌شود. در اکثر مواقع، موضوع مورد بررسی، یک دستگاه مکانیکی، الکتریکی، برنامه نرم‌افزاری یا یک ماده بیولوژیکی یا شیمیایی می‌باشد که بدون داشتن دانش قبلی و تنها با جداسازی اجزا و تجزیه و تحلیل شیوه عملکرد آن، سعی در ایجاد یک نمونه جدید از آن می‌گردد. مهندسی معکوس به طور عمده در استفاده‌های تجاری و نظامی به کار می‌رود و هدف آن استنباط پارامترهای طراحی یک محصول موجود بدون داشتن دانش کافی در زمینه تولید آن محصول و فقط با پیمودن فرایند معکوس و به کارگیری تکنیک‌های مشابه می‌باشد.

مهندسی معکوس یکی از روشهای دسترسی به دانش فنی است که از پاسخ به سوال می‌رسند. لازمه اجرای این روش وجود نمونه هایی از محصول است که مبنای کار تحقیقات قرار می گیرد. در این روش برای دستیابی به دانش فنی به برون فکنی اطلاعات فنی از طریق تجزیه محصول متوسل می شوند که اصطلاحاً کشف کردن دانش فنی (DEFECTAGE)  نامیده می شود. در این فرایند، کارشناسان مربوطه، مشخصات، هدف و شرایط طراحی محصول را درنظر گرفته و سعی در ساخت و تولید محصول طبق استانداردهای ملی و رایج خود دارند و نقاط مجهول و ناشناخته مسئله را نیز با درایت و بررسیهــــای کارشناسی و تحقیقات پوشش می دهند، بدون اینکه از ابتدا درگیر جزئیات فنی و طراحی محصول شده باشند. شاید بتوان از مهندسی معکوس به عنوان کپی برداری آگــــاهانه از یک محصول نام برد،‌ روشی که عده ای از کشورهای شرق آسیا و اروپا بعداز جنگ جهانی دوم عملاً پیاده کردند و درحال حاضر جزو کشورهای پیشرفته و صنعتی محسوب می شوند.

مزایا و دستاوردهای مهندسی معکوس

1. ایجاد توانایی و تقویت تکنیکی - فناوری ساخت ازطریق شناخت و درک کامل محصول (اخذ دانش فنی محصول) و به وجود آوردن اعتماد به نفس د رمهندسان و کارشناسان صنعت در مواجهه با صنایع و فناوری های داخلی؛

2. امکان طراحی یک محصول بهنگام، در سطح استانداردهای جهانی با کشف راههای جدید بهبود و توسعه محصول، درجهت ارضای نیازهای مشتری مثل عملکرد بهتر، افزودن ویژگیها و رفع نواقص محصول. همچنین ارضای نیازهای بازار مثل تغییر فناوری یا بهبود آن و کاهش هزینه؛

3. ایجاد توان بالقوه جهت جذب، درانتقال فناوری های پیشرفته؛

4. تربیت نیروی متخصص موردنیاز در صنایع استراتژیک؛

5. به وجود آوردن قدمهای سیستماتیک برای کمک به درک و مستندسازی طراحی و فرایند طراحی؛

6. امکان الگوبرداری رقابتی درجهت درک محصولات رقبا و توسعه بهتر محصولات خود؛

7. امکان انجام مهندسی مجدد با استفاده از دانش فنی اخذشده به وسیله مهندسی معکوس.

 

فرایند کلی مهندسی معکوس و متدولوژی آن بشرح زیر می باشد:

مرحله اول - تجزیه وتحلیل عملکردی / اقتصادی :این فعالیت شامل 2 بخش است:

الف - هدف گذاری و جمع آوری اطلاعات: در این مرحله توسعه محصول، رفع عیب محصول و خودکفایی معرفی و سپس هدف از انجام پروژه درمورد هریک تبیین می شود. هدف از فاز جمع آوری اطلاعات این است که کلیه مستندات جمع آوری شده و تولید اطلاعات و مستندات فنی درحین اجرای مهندسی معکوس آسان گردد. با روشهایی چون شناسایی موردهای مشابه، جمع آوری اطلاعات در زمینه تولیدکنندگان و موردبررسی قراردادن قطعات و مجموعه های مونتاژی یک سطح بالاتر که اطلاعات موجود درمورد عوامل خروجی و ورودی، قطعات مجاور و مصرف نهایی را مشخص می سازد، مشخصات و توضیحات مربوط به خرید قطعات، فهرست قطعات و شماتیک ها که اطلاعات اولیه برای بررسی پیکربندی یک قطعه و یا یک مجموعه را دراختیار قرار می دهند می توان بسته اطلاعات فنــــی را به دست آورد. طبیعی است که با طبقه بندی سطح اطلاعاتی در فرایندهای مهندسی، این فعالیت جامع تر و سیستماتیک تر انجام می شود و از دوباره کاریهای احتمالی جلوگیری و در هزینه ها صرفه جویی به عمل خواهدآمد.

ب - ارزیابی اطلاعات و برنامه ریزی: هدف از انجام این فاز، مشخص کردن سطح اطلاعات ناقص موردنیاز و نیز تخمین هزینه انجام مهندسی معکوس است. باتوجه به این سطح تخمین زده شده، برآوردهای اولیه روی تخصصها، آزمایشات، تجهیزات و... برای اجرای مهندسی معکوس صورت می گیرد و پس ازتخمین هزینه، تخصیص منابع و برآورد زمان معقول برای تولید این اطلاعات برای کامل کردن بسته اطلاعات فنی، نمودار گانت اجرایی پروژه ارائه می شود و یک نقشه برای روند کار حاصل می آید.

مرحله دوم - آنالیز عملکرد و دمونتاژ محصول (قطعه): هر محصول (قطعه) می تواند متشکل از چند جزء (مکانیسم ها و اجزای مختلف) باشد که هریک وظیفه خاصی را برعهده دارند و برآیند آنها وظیفه موردنظر را برای محصول به وجود می آورد. و در این مرحله از فرایند، تیم مهندسی معکوس باید بتواند پارامترها و مشخصه های مهم ورودی و خروجی هر جزء را شناسایی کند. پس از شناسایی اجزاء و ورودی و خروجیهای آن (با استفاده از قضاوت مهندسی، طراحی آزمایشات، شبیه سازی رایانه ای و...)، باید عملکرد اجزاء با مدارک فنی موجود ممیزی شود تا مغایرتهای آن مشخص شود (FUNCTIONAL CONFIGURATION AUDIT= فاز FCA = ممیزی عملکرد فنی اجزاء). درادامه اطلاعات فنی موردنیاز اجزاء ازطریق آزمایش استخراج می شود. (فاز PCA یا ممیزی فیزیکی اجزاء (PHYSICAL CONFIGURATION AUDIT)  تفکیک و مونتاژ اجزاء، درصورتی که قابل تجزیه به اجزای سطح پایین تر باشـــد، می تواند تا رسیدن به سطح قطعه ادامه یابد تا اینکه یک سطح برای مونتاژ بیان شود. درتفکیک بایـــد وظیفه عملکردی اجزای پایین تر شناسایی شود تا ممیزی عملکرد فنی اجزاء و ممیزی فیزیکی اجزاء بر روی آنها نیز صورت گیرد.

در انتهای این مرحله بسته های اطلاعات فنی که طی عملیات ممیزی عملکرد فنی اجزاء و ممیزی فیزیکی اجزاء ایجاد و تکمیل شده اند پس از صحه گذاری، اطلاعات لازم درباره تهیه نقشه های سطح یک (که چگونگی حرکت مکانیسمها و انتقال عملکرد به اجزای دیگر را کاملاً مشخص می کنند) را فراهم خواهندآورد.

مرحله سوم - آنالیز سخت افزاری و نرم افزاری: این فعالیت که مهمترین بخش مهندسی معکوس است شامل موارد زیراست:

الف) آنالیز مواد: با آنالیز شیمیایی و متالورژیک، مطالعه لایه های سطحی، اندازه گیری خواص مکانیکی، بررسیهای ساختاری و عیوب انجام می گیرد؛

ب) بررسی فرایند ساخت: باتوجه به نوع سطوح فیزیکی در قطعه، فرایند ممکن برای تولید این سطوح، بررسی تنشهای سطحی و ساختار میکروسکوپی و اندازه گیری بعضی از ویژگیهای غیـــربحرانی مانند صافی سطح که به طورفرعی در تشخیص فرایند ساخت کمک می کند، انجام می شود.

ج) آنالیز ابعادی: که مشتمل بر مراحلی چون اندازه گیری ابعادی، آنالیز تلرانس و آنالیز حساسیت است؛

د) آنالیز الکتریکی - الکترونیکی درصورت نیاز: باتوجه به مشخصه های خروجی مدار، مسیر مدارها، مواد، روشهای زدودن پوششها، اتصالات موردنیاز برای تولید مجدد.

نتایج حاصل از این قسمت در نقشه های سطح 2 ثبت و ترسیم می شوند.

مرحله چهارم - بهبود محصول و آنالیز ارزش: استفاده از اطلاعات جدید تهیه شده هنگام فرایند و انجام بازنگری مهندسی ارزشی در کاندیداهای درنظرگرفته شده برای مهندسی معکوس می توان برخی از حوزه های پرهزینه مثل عیوب طراحی، طراحی اضافی، عملکرد بهبود، محدودیتهای بیش از حد درمورد تلرانس ها، نیازمندیهای بیش از اندازه برای عملکردها و ... را آشکار و آنها را قبل از تکمیل فرایند اصلاح کرد.

مرحله پنجم - برنامه ریزی فرایند تولید و تهیه ملزومات تضمین کیفیت: در این مرحله کلیه بسته های اطلاعاتی که تاکنون کامل شده از دیدگاه قابلیت تولید و فرایندهای ساخت موردتوجه قرار می گیرند. به طور خلاصه خروجی این مرحله به ایجاد نقشه های سطح 3 منجرمی شود که ملزومات ضروری و موردنیاز واحدهای طراحی، مهندسی، ساخت وکنترل کیفیت را برای دستیابی یا ساخت آیتم موردنظر شامل می شود.

به طورکلی نقشه های سطح 3 نتیجه فرایند مهندسی معکوس بوده که شامل کلیه پارامترهای مستندسازی شده لازم جهت تولید یک آیتم خواهندبود و هدف از انجام آن تصدیق و تایید دقت بسته اطلاعات فنی برای پشتیبانی از تولید قطعات است تا از این طریق اطمینان کافی از صحت و دقت و کامل بودن نقشه ها و مشخصه های ایجاد شده توسط فرایند مهندسی معکوس حاصل شود.

مرحله ششم - تهیه مستندات نهایی: درهنگام ساخت و تست محصول تولیدی در فاز تولید نمونــــه، بسیاری از نقشه های مهندسی و رویه های تست، چندین بار بازنگری و اصلاح می شوند که تمام سطوح بازنگری شده از سطح صفر تا آخرین نتایج باید در بسته اطلاعات فنی قرار داده شوند. با اضافه شدن اطلاعات به دست آمده از بازرسی ها و اطمینان کیفیت نمونه های تولیدشده، به بسته اطلاعات فنی، یک بستـــه اطلاعات فنی کامل شده به دست می آیـــد و پس از مطابقت با استانداردهای بسته های اطلاعات فنی در انتها یک بسته اطلاعات فنی نهایی کامل در ارتباط با محصول که هدف فراینـــــد مهندسی معکوس است، به دست می آید.